ضرورت بازبینی اولویت‌ها در تئاتر ایران: چرا «شاهنامه» جایگزین «الیور توئیست» نمی‌شود؟

یک تحلیلگر فرهنگی با ابراز نگرانی از روند کنونی تئاتر کشور، نسبت به تعویق و توقف تولید «آثار فاخر وطنی» در برابر احیای نمایش‌های خارجی هشدار داده است. او این رویکرد را فرصت‌سوزی و خسارتی بزرگ برای «تئاتر ایران» می‌داند و بر لزوم تمرکز بر سرمایه‌های ارزشمند کهن این سرزمین تأکید دارد، به‌ویژه در شرایطی که «تئاتر ملی» می‌تواند نقش پررنگی در تقویت انسجام و هویت ایفا کند.

[image](image)

تاخیر در «افسانه سیاوش»؛ زنگ خطر برای تئاتر ملی ایران

احسان حسنی، یادداشت‌نویس و منتقد فرهنگی، در تازه‌ترین یادداشت خود به بررسی چالش‌های کنونی «تئاتر ایران» پرداخته است. وی از دعوت حسین پارسایی (کارگردان و تهیه‌کننده مطرح تئاتر) برای تماشای مجدد نمایش موزیکال «الیور توئیست» ابراز تعجب کرده، چرا که پیش از این قرار بود در این ایام، پروژه «افسانه سیاوش» که از «شاهنامه» فردوسی الهام گرفته است، به مراحل پایانی و صدمین شب اجرای خود برسد. حسنی با انتقاد از بلاتکلیفی و تعویق این اثر ملی، این وضعیت را نشانه غفلتی بزرگ در مسیر تولید «آثار فاخر وطنی» و بی‌توجهی به پتانسیل‌های «تئاتر ملی» می‌داند. او همچنین به خاطراتی از سال ۱۴۰۰ اشاره می‌کند که در آن پارسایی طرحی برای اجرای تئاتر صحنه‌ای با محوریت زندگی و سیره شهید حاج قاسم سلیمانی ارائه داده بود، اما در ادامه مسیر، اولویت‌های دیگری مطرح شد.

معضل تامین مالی و ترجیح آثار خارجی در تئاتر ایران

حسنی در گفت‌وگویی دوستانه با حسین پارسایی، درباره چرایی اجرای مکرر آثار ترجمه‌شده خارجی همچون «الیور توئیست» و «بینوایان» که تعلقی به فرهنگ و ادبیات ایرانی ندارند، سوال کرده بود. پارسایی در پاسخ، مشکل اصلی را در نبود سرمایه‌گذاران مایل به ریسک در حوزه «تئاتر ملی ایران» عنوان کرده بود؛ در حالی که برای «آثار فاخر وطنی»، نهادهای فرهنگی نیز تمایل چندانی به حمایت ندارند و تامین مالی برای آثار ترجمه‌ای به‌راحتی فراهم می‌شود. حسنی این استدلال را قانع‌کننده ندانسته و با طرح این پرسش که چرا به جای اجرای چندباره آثار خارجی، نمایش‌های باشکوهی از «شاهنامه» یا قصه‌های حماسی ایران به صحنه نرود، آمادگی پارسایی را برای اجرای چنین آثاری جلب کرد. این گفتگو سرآغاز تولید «تئاتر ملی» با محوریت حماسه‌های ایرانی شد.

احیای حماسه‌های ملی: «هفت‌خان اسفندیار» و «رستم و سهراب» در صحنه تئاتر ایران

پس از توافق، نگارش و پیش‌تولید نمایش «هفت‌خان اسفندیار» با نظارت اساتیدی چون یوسف‌علی میرشکاک و زینب افراخته آغاز شد. این اثر، با وجود حوادث سال ۱۴۰۱ و چالش‌های ناشی از متلاشی شدن گروه بازیگران اولیه، سرانجام در سال ۱۴۰۲ با همراهی هنرمندانی زبده و وفادار به میهن، با استقبال مخاطبان در تالار وحدت به روی صحنه رفت. به موازات آن، نمایش «نبرد رستم و سهراب» نیز در استادیوم تنیس باشگاه ورزشی انقلاب اجرا شد. این پروژه‌های الهام‌گرفته از «شاهنامه» حکیم ابوالقاسم فردوسی، در فضایی که کشور با چالش‌های اجتماعی و هجمه‌های دشمن برای فروپاشی انسجام ملی روبرو بود، به نمادی از مقاومت فرهنگی و تأکید بر هویت ملی تبدیل شدند. این آثار میهنی و ایمانی، اگرچه مورد تحلیل‌های خام و هجمه‌های رسانه‌های داخلی و خارجی قرار گرفتند، اما مسیر خود را ادامه دادند.

اهمیت تمرکز بر «تئاتر ملی» و «آثار فاخر وطنی» شامل موارد زیر است:

تقویت هویت ملی: داستان‌ها و حماسه‌های بومی، ریشه‌های فرهنگی یک ملت را تقویت می‌کنند.

انتقال ارزش‌ها: مضامین اخلاقی و حماسی ایرانی، نقش مهمی در تربیت نسل‌های آینده دارند.

جذابیت هنری بومی: پتانسیل بالای نمایشی برای خلق آثاری منحصربه‌فرد و چشم‌نواز با جلوه‌های بصری ایرانی.

چشم‌انداز آینده: از پروژه‌های سینمایی تا فرصت‌سوزی در تئاتر ملی

در ادامه این مسیر، پروژه‌های ملی دیگری نیز در دستور کار قرار گرفته‌اند؛ از جمله فیلم سینمایی «خون سهراب» به کارگردانی محمدحسین مهدویان، فیلم «حکیم» پیرامون زندگی ابوعلی سینا به کارگردانی سعید ملکان، و فصل سوم سریال «مستوران» و سریال «قزلباشان صفویه». حسنی ابراز امیدواری کرده که این آثار به سرعت وارد مرحله تولید شوند و نمایش باشکوه «افسانه سیاوش» نیز سرانجام به صدمین شب اجرای خود برسد و سایر نویسندگان و کارگردانان بزرگ کشور نیز در حال پژوهش و نگارش فیلم‌نامه‌ها و نمایشنامه‌های بعدی خود باشند. با این حال، وی گلایه می‌کند که در سایه "خواب زمستانی" برخی متولیان فرهنگی، بار دیگر این قصه‌های ترجمه شده و از فرنگ رسیده هستند که با عظمت و رنگ‌آمیزی جذاب، مخاطبان تشنه را به سمت خود فرامی‌خوانند، در حالی که نویسندگان و کارگردانان داخلی در بلاتکلیفی به سر می‌برند.

این تحلیلگر فرهنگی ضمن اذعان به ضرورت وجود «آثار خارجی» در کنار «تئاتر ملی ایران»، تأکید می‌کند که یکه‌تازی و اجرای بی‌رقیب نمایش‌های این‌چنینی و در مقابل، متوقف کردن یا به تعویق انداختن تولید «آثار فاخر وطنی»، نه تنها فرصت‌سوزی است، بلکه خسارتی بزرگ و غفلتی نابخشودنی برای فرهنگ و هنر این مرزوبوم محسوب می‌شود و باید در اولویت‌های فرهنگی کشور بازنگری جدی صورت گیرد تا «تئاتر ایران» بتواند جایگاه واقعی خود را در عرصه بین‌المللی نیز بیابد.

مجله سرگرمی نو پیدا


مطالب مرتبط

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پیمایش به بالا