گزارشهای رسمی مرکز آمار ایران نشان میدهد که جمعیت سالمندان کشور تا سال ۱۴۰۴ به رقم قابلتوجه ۱۰.۲ میلیون نفر خواهد رسید. از این میان، حدود ۶.۸ میلیون نفر—یعنی نزدیک به ۶۷ درصد کل سالمندان—زندگی انفرادی دارند؛ پدیدهای که بیش از همه، زنان را تحت تأثیر قرار داده است.
تنهایی در سالمندی؛ چهره واقعی یک بحران اجتماعی
در ایران، سالمندی به مرحلهای بحرانی در ساختار جمعیتی تبدیل شده و آثار آن در سبک زندگی اجتماعی و سلامت روانی افراد بهوضوح دیده میشود. زنان سالمند بهویژه پس از فوت همسر، اغلب ترجیح میدهند ازدواج مجدد نداشته باشند که این امر سهم قابل توجهی در آمار سالمندان مجرد ایفا میکند. طلاق، فوت همسر و عدم ازدواج در طول زندگی از جمله دلایلی هستند که موجب افزایش تعداد افراد سالمند تنها شدهاند.
زنان؛ آسیبپذیرتر از مردان در سالهای پایانی زندگی
بر اساس دادههای تحلیلی، زنان بیشتر از مردان در دوران سالمندی تنها میمانند. این وضعیت نهتنها از جنبه عاطفی بلکه در حوزههای سلامت، حمایت اجتماعی و کیفیت زندگی نیز چالشبرانگیز است. نبود ساختارهای حمایتی هدفمند و کاهش تعاملات خانوادگی، تنهایی سالمندان را به معضلی عمیقتر تبدیل کرده است.
نیاز به برنامهریزی ملی برای توانمندسازی سالمندان
سالمندی نه فقط مسئلهای جمعیتی بلکه یک چالش سیاستگذاری است که نیازمند توجه ویژه دولت و نهادهای اجتماعی است. خدمات مشاوره، مراقبتهای بهداشتی، برنامههای ورزشی و ایجاد فضاهای اجتماعی میتواند به کاهش تنهایی سالمندان کمک کند—بهویژه زنان که در معرض آسیبپذیری بیشتری قرار دارند.