تصور ذهنی عمومی از ابعاد واقعی قارهها اغلب با آنچه نقشههای دیواری و رایج به ما نشان میدهند متفاوت است. یک مطالعه بینالمللی گسترده نشان میدهد که ادراک شهودی و ذهنی مردم از اندازه مناطق مختلف جغرافیایی، میتواند دقیقتر از تحریفهای موجود در بسیاری از نقشههای جهان باشد که سالها در کلاسهای درس و محیطهای مختلف دیدهایم. این یافتهها پرسشهای مهمی را درباره تأثیر پراژکشنهای نقشه بر درک فضایی ما از جهان مطرح میکند.
<h2 dir="rtl">درک از نقشههای جهان: آیا تصورات ما از واقعیت دور است؟</h2>
در یک آزمایش آنلاین جذاب، نزدیک به ۱۰۰ هزار نفر از سراسر جهان درگیر بازیای شدند که طی آن میبایست اندازه مناطق جغرافیایی مختلف را با یکدیگر مقایسه کنند. این مقایسهها عمدتاً بر روی ابعاد بزرگ قارهها و کشورهای وسیع مانند آفریقا در مقابل اروپا یا کانادا در مقایسه با هند متمرکز بود؛ همان مباحثی که غالباً در گفتوگوهای روزمره به آنها اشاره میشود. هدف این پژوهش که توسط «لیزلوت لاپون»، کارتوگراف دانشگاه خنت بلژیک، رهبری شد، صرفاً سنجش دانش جغرافیایی نبود، بلکه بررسی این معمای دیرینه بود که آیا نقشههای جهان رایج، ناخودآگاه ذهن ما را از واقعیت هندسی کره زمین منحرف میکنند یا خیر. تحقیقات لاپون بر چگونگی تفسیر نقشهها و ساختار تصویر ذهنی ما از جهان تمرکز دارد.
<h2 dir="rtl">تحریف واقعیت در نقشههای جهان مسطح: معمای پراژکشنها</h2>
هر نقشه مسطح از نوعی «پراژکشن نقشه» استفاده میکند؛ فرآیندی که سطح کروی زمین را به یک صفحه دو بعدی تبدیل میکند. این تبدیل، ناگزیر منجر به اعوجاج در برخی ویژگیها از جمله مساحت، فاصله، جهت یا شکل کشورها و قارهها میشود. مشهورترین این پراژکشنها، «مرکاتور» است که در قرن شانزدهم برای کمک به ناوبری دریانوردان ابداع شد و جهتیابی را به دقت حفظ میکند. اما این مزیت به قیمت بزرگنمایی غیرواقعی مناطق نزدیک قطبها، مانند گرینلند یا کانادا، تمام میشود.
منتقدان سالهاست که هشدار میدهند این بزرگنمایی، تصویری "یورومحور" و گمراهکننده از قدرت جهانی ایجاد میکند، چرا که اروپا و آمریکای شمالی بزرگتر از ابعاد واقعیشان به نظر میرسند. امروزه، بسیاری از پلتفرمهای آنلاین نیز از "وب مرکاتور" استفاده میکنند که سرعت بالایی در نقشههای تعاملی دارد، اما همچنان مناطق نزدیک قطبها را بیش از اندازه واقعی نشان میدهد. این انتخاب، بارها توسط کارتوگرافها نقد شده، زیرا میتواند به برداشتهای غلط کاربران هنگام مقایسه قارهها و کشورها دامن بزند.
<h2 dir="rtl">نقشه ذهنی انسان: تصویری دقیقتر از نقشههای جهان دیواری</h2>
در این مطالعه نوآورانه، شرکتکنندگان دو منطقه جغرافیایی را روی صفحه نمایش مشاهده میکردند و سپس اندازه یکی را تغییر میدادند تا به نظرشان نسبت صحیح بین دو منطقه برقرار شود. هر فرد ۱۰ مقایسه انجام داد و پس از آن، پرسشنامهای درباره سن، تحصیلات و میزان استفاده روزمره از نقشهها تکمیل کرد. طراحی این آزمایش با رابط کاربری گرافیکی رنگی و به هشت زبان مختلف صورت گرفت تا اطمینان حاصل شود که تمرکز افراد تنها بر روی مقایسه ابعاد است و "نقشه شناختی" یا همان تصویر ذهنی واقعیشان از جهان، اندازهگیری میشود.
در بخش دیگری از این مطالعه، از شرکتکنندگان خواسته شد تا از میان چندین پراژکشن نقشه رایج (مرکاتور، گال پیترز، مولواید، رابینسون یا گزینه «نمیدانم»)، طرحی را انتخاب کنند که برایشان آشناتر بود. این در حالی است که در سالهای اخیر، برخی نقشههای آنلاین مانند گوگل مپ در نسخه دسکتاپ، از نمایش مسطح جهانی به نمایش کروی تغییر کردهاند که نشاندهنده اهمیت روزافزون دقت در نمایشهای جغرافیایی است.
<h2 dir="rtl">نتایج تکاندهنده مطالعه جهانی: فراتر از تأثیر نقشههای جهان مرکاتور</h2>
پژوهشگران، پاسخهای جمعآوری شده را با انواع مختلف پراژکشنهای نقشه و همچنین با ابعاد واقعی قارهها و کشورها بر روی کره زمین مقایسه کردند. نتیجهای که به دست آمد، غافلگیرکننده بود: برآوردهای شرکتکنندگان، به طور قابل توجهی، بیشتر از هر نقشه مسطح دیگری، به اندازههای واقعی بر روی کره زمین نزدیک بود. لاپون در مقاله خود مینویسد: «شواهد نشان میدهد که شناخت مردم از جهان تحت تأثیر نقشههایی است که میبینند.»
نکات کلیدی این پژوهش:
برآورد دقیقتر: تصورات ذهنی مردم از ابعاد قارهها، از دقت بیشتری نسبت به نقشههای مسطح رایج برخوردار است و کمتر دچار بزرگنمایی نواحی قطبی میشود.
تأثیر آشنایی: کشورهایی که با "پراژکشن رابینسون" به عنوان رایجترین نقشه آشناتر بودند، خطاهای کمتری در تخمین مساحتها داشتند، در حالی که آشنایی با مرکاتور به خطاهای بیشتری منجر میشد.
برخلاف انتظارات، تأثیر مشهور بزرگنمایی مرکاتور بر درک عمومی از مساحت، حداقل برای مناطق نزدیک قطبها، در این مجموعه داده گسترده مشاهده نشد. این یافته، پژوهشهای قبلی روی دانشجویان را که چنین نتیجهای داشتند، با گسترهای وسیعتر تأیید میکند. در سطح قارهها، اروپا معمولاً بزرگتر از حد واقعی تخمین زده شده است، در حالی که قارههای آفریقا و آسیا اغلب نزدیک به اندازه واقعی خود ارزیابی شدند. در مورد کشورها، نمونههای کوچکتر بیشتر دچار بزرگنمایی شدند که این یک الگوی شناخته شده در روانشناسی اندازهگیری است. جالب توجه آنکه، پراژکشن "لامبرت مخروطی" که شکل محلی را حفظ میکند، خطاهای بیشتری نسبت به مرکاتور آشناتر به همراه داشت، که نشاندهنده اهمیت عنصر آشنایی است.
<h2 dir="rtl">نقشههای جهان در آموزش و رسانه: چگونه ادراک را بهبود بخشیم؟</h2>
یکی از آموزندهترین بخشهای این مطالعه، بررسی ارتباط بین آشنایی افراد با پراژکشنهای مختلف نقشه و میزان خطاهای آنها بود. در کشورهایی که افراد بیشتری نقشه «رابینسون» را رایجترین نقشه میدانستند – نقشهای که کمتر از سایر پراژکشنها دچار اعوجاج بصری است – خطاهای تخمین میانگین به طور چشمگیری کمتر بود. این همخوانی با پژوهشهایی که نشان میدهند آموزش جامع درباره پراژکشنها، دانشآموزان را کمتر متکی به شکل ظاهری قارهها برای قضاوت میکند، اهمیت آموزش در زمینه «سواد نقشهخوانی» را دوچندان میسازد.
انتخاب سیاستهای آموزشی، کتابهای درسی و تنظیمات پیشفرض نقشههای آنلاین، همگی تعیینکننده نوع نقشههای جهان هستند که مردم در طول رشد خود با آنها مواجه میشوند. نتیجه این تحقیق نشان میدهد که با انتخاب پراژکشنهای متعادلتر به عنوان پیشفرض، میتوان به تدریج تصویر ذهنی نسلهای آینده از اندازه قارهها را دقیقتر و واقعبینانهتر ساخت. در مقابل، کشورهایی که کاربران آنها غالباً مرکاتور را گزینه آشنا میدانستند، خطاهای بیشتری در ارزیابی مساحتها داشتند.
<h2 dir="rtl">درسی برای معلمان، رسانهها و توسعهدهندگان نقشههای جهان</h2>
مهمترین نتیجه این پژوهش آن است که مردم صرفاً نسخهای کپی شده از نقشههای دیواری را در ذهن خود جای نمیدهند. نقشه ذهنی آنها ترکیبی پویا از آموزشهای مدرسه، محتوای رسانهای، تجربیات سفر و یک تصور منطقی از اندازه نسبی سرزمینها با جمعیتهای مختلف است. برای معلمان جغرافیا، روزنامهنگاران و توسعهدهندگان نقشههای آنلاین، انتخاب نوع نقشه همچنان از اهمیت حیاتی برخوردار است. با این حال، تنها اتکا به یک نقشه مساویالمساحت، راهحل کامل نیست.
پژوهش نشان داد که افراد قارهها را حتی در پراژکشن مرکاتور آشناتر، دقیقتر از پراژکشن گال پیترز (که مساحتها را حفظ میکند اما کمتر شناخته شده است) قضاوت کردند. این امر تأکید میکند که آموزش فراتر از صرفاً نشان دادن نقشههای "بهتر" است؛ دانشآموزان باید تشویق شوند تا به جزئیات هر پراژکشن دقیق شوند و درک کنند که هر نقشه چه چیزی را حفظ، چه چیزی را تحریف و چه روایتی از جهان ارائه میدهد. اگر این پرسشهای انتقادی به بخشی طبیعی از آموزش جغرافیا تبدیل شوند، نسل آینده نه تنها نقشههای ذهنی دقیقتری خواهد داشت، بلکه با نگاهی منطقیتر و نقادانهتر به نمایشهای بصری از جهان پیرامون خود خواهد نگریست.
این پژوهش پیشگامانه در مجله معتبر ISPRS International Journal of Geo-Information منتشر شده است.
مطالب مرتبط
- رنگ بنفش در روانشناسی؛ ابعاد پنهان این طیف اسرارآمیز بر روان انسان آشکار شد.
- کشف رابطه جدید: استرس بارداری زمان دندان درآوردن نوزادان را تغییر میدهد
- دستگاه هوش مصنوعی سم آلتمن و جانی آیو، آرامش دیجیتال را به عصر آیفونهای پرهیاهو باز میگرداند
- رنگ بنفش در روانشناسی؛ ابعاد پنهان این طیف اسرارآمیز بر روان انسان آشکار شد.
عادله نیکنژاد
او فارغالتحصیل رشته روزنامهنگاری با گرایش رسانههای دیجیتال است. فعالیت حرفهای خود را در سال ۱۳۹۸ با یک وبلاگ شخصی در حوزه بازیهای ویدیویی و محتوای آنلاین آغاز کرد. وی پس از کسب تجربه، به عنوان نویسنده در مجلات و وبسایتهای سرگرمی مشغول به کار شد و در حال حاضر، دبیر بخش اخبار و محتوای دیجیتال در یک سایت معتبر سرگرمی است.
